دسته بندی | زبان و ادبیات فارسی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 464 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 95 |


دسته بندی | زبان و ادبیات فارسی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 464 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 95 |
دسته بندی | زبان و ادبیات فارسی |
بازدید ها | 15 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 446 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 206 |
هدفهای این پاورپوینت تحقیقی و آموزشی
nهدف همه درسها آنست که دانشجو بتواند
nبا آثار ادبی فارسی که بخش مهمی از میراث فرهنگی دوران اسلامی- ایرانی است و در ساختن هویت فرد ایرانی سهمی عمدارد آشنا شوند
nلغات و ترکیبات به کار رفته در هر متنی را معنی کنند
nخواندههای خود را به نثر و زبان امروزی بیان کنند
در صورت نیاز و امکان به اصل کتابها و مقالهها مراجعه کنند
تمثیل
استعاره بال کنایه یا تخییلیه( تشخیص)
اضافه تشبیهی – آیینه فردا
اضافه اقترانی- دست تمنا
قابوسنامه
اشاره به آیه قرآن
ایهام
ماضی نقلی:
ماضی استمراری: فعلی
ماضی بعید
ماضی ابعد:
ماضی التزامی:
ماضی نقلی استمراری(مستمر)
ماضیملموس
مضارع اخباری:
مضارع التزامی:
مضارع ملموس:
فعل مستقبل:
فعل امر:
قید
خندد کنایه
جناس تام –دیوان و دیوان
مراعات نظیر – پری و دیوانn
ایهام – پری به معنی فرشته و پری نام معشوقه شهریارn
ایهام تناسب-عیدوقربان
جناس زاید - سود و سوده
دسته بندی | زبان و ادبیات فارسی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 179 |
علل و عوامل دگرگونی زبان را میتوان در دو عنوان کلی دستهبندی کرد:
1. علل خارجی یا برونزبانی
2. علل داخلی یا درونزبانی
انواع زبانها
زبانهای تصریفی (flexional languages)
زبانهای منفرد
تحولات تاریخی هر زبان از جهات مختلفی صورت میگیرد از جمله:
1. اصوات و واجهای زبان.
2. نظام یا دستگاه صرفی و نحوی زبان.
3. واژگان زبان.
میتوان تحولات تاریخی زبانهای ایرانی را به سه دوره مهم به شرح زیر تقسیم کرد:
1. دورة باستان.
2. دورة میانه.
3. دورة جدید.
دورة باستان
زبان سکایی
زبان مادی
فارسی باستان
خط میخی فارسی باستان
زبان اوستایی
زبانشناسان آثار زبان اوستایی را به دو بخش به شرح زیر تقسیم کردهاند:
1. اوستای متقدم یا «گاهانی»
2.اوستای متأخّر
خط اوستایی
آثار بازمانده از زبان سغدی میانه را میتوان بنابر مضمون آنها به چهار قمست
تقسیم کرد:
1. آثار سغدی مانوی
2. آثار سغدی بودایی
3. آثار سغدی مسیحی
4. آثار سغدی غیردینی
زبان خوارزمی میانه
زبان پارتی
زبان فارسی میانه
خط پهلوی
هزوارش
خط مانوی
آثار بازمانده از فارسی میانه
مهمتریaن سنگنوشتههای عصر ساسانی عبارتاند از:
1. کتیبة اردشیر بابکان در نقش رستم
2. کتیبة شاپور اول در نقش رستم (کعبة زردشت)
3. کتیبة شاپور اول در نقش رجب
4. کتیبة شاپور اول در حاجیآباد
5. کتیبة نرسی در پایکولی (ناحیهای میان قصرشیرین و سلیمانیة عراق)
6. کتیبة هرمز در نقش رستم
ترجمة مزامیر داوود
دسته بندی | زبان و ادبیات فارسی |
بازدید ها | 43 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 364 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 174 |
فهرست مطالب پایان نامه عناصر طبیعت در دیوان حافظ
مقدمه........................................................................................................................................................................... 1
فصل اول ( عناصر آسمانی)................................................................................................................................................ 6
فصل دوم( عناصر زمینی).................................................................................................................................................. 33
فصل سوم( بادها )......................................................................................................................................................... 110
فصل چهارم( آتش )........................................................................................................................................................ 139
فصل پنجم ( فصول سال )................................................................................................................................................ 148
فصل ششم (نتیجه گیری)............................................................................................................................................... 154
دسته بندی | زبان و ادبیات فارسی |
بازدید ها | 22 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 231 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 561 |
2- مستان صبح چهره مطرا به میکنند
کاین پیر طیلسان مطرا برافکند
مستان صبح : صبوحی کنندگان . مطرا(مطری) : تازه و تازگی کرده شده، گاهی مجازا به معنی مصفا و آبدار.(غیاث) باطراوت. به می:با می، با شراب . پیر: کنایه از چرخ و آسمان است. طلیسان :معرب تالسان، نوعی از ردا و فوطه که عربان و خطیبان و قاضیان بر دوش اندازند. (غیاث)
«« طلیسان مطرا، کنایه از شب است که ردای سیاه بر تن کرده است. معنی: آن گاه که این چرخ ردای [سیاه] خود از دوش بردارد(صبح سپیده بزند) صبوحی کشان چهرةخود را به وسیله صبوحی زدن با طراوت میکنند.
3- جنبید شیب مقرعة صبح هم کنون
ترسم که نقره خنگ به بالا برافکند
شیب: به کسر شین: دوال باریک که بردنبالة تازیانه وصل کنند تا به وقت زدن آواز برآید.(غیاث)// مقرعه: تازیانه، شیب مقرعه در مجموع رشتههای تازیانه و شیب مقرعة صبح، کنایه از تیغهای نور آفتاب است. »»
««
شاعر نخستین تلألوء تیغهای خورشید را به حرکت تازیانه و تکان خوردن دنبالة تازیانه تشبیه کرده است و با توجه به مصراع بعدی (نقره خنگ) بیمناسبت نیست. ترسم:بعید نمیدانم. نقره خنگ: اسب نقره گون، استعاره از خورشید. بالا افکندن: به بالا جهاندن که کنایه از بالا آمدن خورشید است. معنی: تیغههای نور آفتاب به حرکت درآمد، بعید نیست به دنبال خورشید بالا بکشد.
4- در ده رکاب میکه شعاعش عنان زنان
برخنگ صبح برقع رعنا برافکند
رکاب: پیالة هشت پهلوی دراز: (شرح سجادی ص 204) عنان: لگام: عنان زنان: شتابان. خنگ: اسب سفید موی یا سیاه و سپید؛ خنگ صبح: اضافه استعاری کنایه از خورشید است.// برقع: روبند، نقاب.// رعنا:زیبا.بین رکاب، عنان و خنگ مراعات النظیر است. »»« در واژه «رکاب» ایهام تناسب است:الف) پیاله ب) از لوازم زین است.// معنی: جام میهشت پهلو را بده که شعاع آن شتابان، برخورشید نقاب زیبا براندازد. دلیل انداختن شعاع می برخورشید انعکاس نور خورشید بر محتوی جام است که بس شفاف و آینهوار میباشد نور را منعکس میکند.
5- گردون یهودیانه به کتف کبود خویش
آن زرد پاره بین که چه پیدا برافکند
یهودیانه: یهودی+ آنه= یهودی وار.// زرد پاره : غیار و آن پارچة زردی بود که جهت مشخص بودن جامعة یهودی از مسلمان، باید یهودیان برجامه خود بدوزند کنایه است از قرص خورشید .
معنی: چرخ همچون یهودیان زرد پاره دوخته است، ببین آن زرد پاره (خورشید) را که چقدر آشکار میسازد . بواقع خورشید با چنین دمیدنی در میان آسمان، نظیر یهودی در میان مسلمانان استثنا میشود.
6- چون برکشد قوارة دیبا زجیب صبح
سحرا که برقوارۀ دیبا برافکند
قواره: پارة هر چیز دیبا: نوعی از جامة ابریشمی و منقش. جیب: گریبان . سحرا: با الف تاکید سحرهای بسیار. مراد از قواره دیبا. در مصراع دوم مراد خورشید است که نوع دیگری از دیبای منقش آسمان است. معنی: زمانی که گردون از گریبان صبح لباس منقش شب را بیرون میآورد( شب به اتمام می رسد و میخواهد صبح شود) سحرهای بسیار دیگری(مرارد خورشید است) آشکار میسازد. بیت بعد این معنی رات تأیید میکند.
7- هر صبحدم که برچند آن مهرهها فلک
بررقعه کعبتین همه یکتا برافکند
برچند: برچیند. مهرهها :استعاره ازستارگان است. رقعه: صفحة شطرنج یا نرد. کعبتین :طاس نرد. کعبتین یکتا، کنایه از خورشید است. معنی :هر بامداد که فلک آن ستارگان را برمیچیند برصفحة آسمان تنها خورشید را پدید میآورد و نگه میدارد.